داعش وحشي ، ،

جلسه ي هفتكي هيئت وديعة الحسين (عليه السلام ) - قم

دوشنبه ۰۳ اردیبهشت ۰۳

داعش وحشي ، ،

سرمان هم برود باز محال است جهان
توي تاريخ ببينند حرم ات فتح شده

عيد است تمام شهر شادند ولي
نوكر نگران حرم ارباب است

قسمت شود به نيت شش ماه ات حسين
تنها به قصد حنجرشان ماشه مي كشيم

از براي حرم ات اين دل من آشوب است 
نكند سنگ به پيشاني گنبد بزنند...

به گمانم در باغ «به فداي تو شدن» باز شده‌ست
جان زهرا نكند نام مرا خط بزني اربابم

 ?شيعه آماده جنگ است كه ديدن دارد
چند روزي است سرم ميل بريدن دارد

كفتارها به گرد حرم زوزه مي كشند
باشد زمان غرش شيران حيدري ...

ما از سبوي شاه دين مجنون و مستيم
برگـــرد تا ســـــــربند يــــا زهرا نبستيم

تحت فرمان ابالفضليم و ارتش مي شويم
با مدد از مادرش كابوس داعش مي شويم

وقتش شده پس از به سرو سينه ها زدن
سينه سپر كنيم و براي تو سر دهيم

فتاده در سر ما عجيب ميل زيارت
عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد

جنگ در اطراف زينب داشت بالا مي گرفت
گوش دشمن را كشيد عباس آوردش عراق

*********************

ما را ز خاندان كرم آفريده‌اند
يك موج و يك تلاطم يم آفريده‌اند

ما را فدائيان پسرهاي فاطمه
ما را شهيد مير و علم آفريده‌اند

ما را به اعتبار عنايات فاطمه
گريه كنان حضرت م آفريده‌اند

بهر بريدن سر اولاد عمروعاص
در جان ما غرور و غژم آفريده‌اند

هر يك نفر حريف دو صد لشكر يزيد
زين رو ز شيعه عده كم آفريده‌اند

دجال ها و حرمله ها را مهاجمان
ما را مدافعان حرم آفريده‌اند

*********************

ذوالفقار حيدريم يكباره طوفان مي كنيم
پايگاه كفر را با خاك يكسان مي كنيم

خدشه اي وارد شود بر مرقد آل علي
كربلا را تا مدينه بيت الاحزان مي كنيم

*********************

خروش شيعه رعد آسماني است
نفس هايش همه آتش فشاني است

نگاه چپ كني بر قبر عباس (ع)
خودش آغاز يك جنگ جهاني است ...

*********************

با نام تو عرش را به هم مي ريزيم
طرحي به زبان محتشم مي ريزيم

گرپاي حراميان به صحنت برسد
خون پاي ورودي حرم مي ريزيم
 
داعش بترس از اين همه گرد و غبارها
اصلا به تو نيامده اين گونه كارها

داعش بترس رحم به حالت نمي كنيم
داعش بترس از عجم از نيزه دارها
 
شيعه زير بيرق مهدي فقط سازش كند
يك دل و واحد سپاهي خوب آرايش كند

با عنايات ولي امرمان صاحب زمان(عج)
ضرب شستي را نثار لشكر داعش كند

*********************

اي وحشيان دريده شرافت به گوش
تكفيريان سر برآورده از سقيفه به گوش

يك خال هندي نصيب پيشاني كريهتان
شليك قناسه ام خوش نوش پيشاني وحوش

*********************

 غيرت شيعه اگر جنبد و بيدار شود
سر هر داعشي رذل سرِ دار شود

دشمن پست اگر قصد حرم را بكند
راهيِ علقمه عباسِ علمدار شود

نسل هر داعشيِ سگ صفت از بيخ زند
ارتش شيعه اگر راهي پيكار شود

بخدا سينه زنِ مست حسين بن علي
نهراسد ز كسي ميثم تمّار شود

داعشي زوزه مكش سر به سر شيعه مزار
مي كُشم هر كه مرا باعث آزار شود

حضرت صاحبِ ما آمدنَش نزديك است
و عجب زلزله اي لحظه ديدار شود

واي بر نسل زنا واي بر آن لشگر كفر
وارد جنگ اگر حيدر كرّار شود

برادرمحمدقاجــار


*********************

داعش بُود حاصل گج فهمي     عرب
وّراث آن خليفه  خناس   بي ادب           

كعبه  شده  بهانه  به  آن خادمان   نفس
يا صاحب الزمان به   فريادمان  برس            

داعش ترا موعظه و خطبه ام چه سود
پول يهود و  شيخ عرب مستتان  نمود            

بر دست كودكان قل و زنجير ميزنيد
مانند حرمله    به     قفا  تير ميزنيد            

عادت نموده ايد كه  سرها   جدا كنيد
مانند  شمر  راس   به  نوك  جدا كنيد           

ما  پيروان   حضرت عباس   حيدريم
در صحنه   نبرد ز هر مرد    برتريم          

گر هست    نام   تو   ابوبكر   خاتمه
نامم    بود   غلام    حسين ابن فاطمه           

از كودكي   دل  به  دل   شاه    بسته ام
تا گفته ام (( حسين)) به زانو نشسته ام            

لبيك يا حسين))  بُود  ذكر  هر    شبم
بالله    گدا   و ريزه خور خوان   زينبم

سيد محمد هاشمي  غريب


*********************

از سينه سرخ خود سپر مي سازيم
با جزبه چشم خود سپر مي سازيم
با گوشه ي چشم سيد خامنه اي
از داعشيان منبر سر مي سازيم

مجيد قاسمي

*********************

مي بينمتان كه طعمه ي شير شويد
با لشگرتان در غل و زنجير شويد
اي واي به حالتان اگر يك روزي
با خشم علمدار زمين گير شويد

اصغر چرمي

*********************

"مالك" شـدم و به حرب مي آيم من
با حوصله نه، به ضرب مي آيم من
انـگار كه "باب الشــهدا" بـاز شده...
دارم به "شمال غــــرب" مي آيم من

*********************

دلخسته ام از اين همه صبر و سازش
دارم ز ولي مسلمين يك خواهش
سر بند به سر بسته ام و ميخواهم
فرمان جهاد با گروه داعش...

سـيــد عـــلي اصـغــرپــور

*********************

شيعيان ساكت نشستيد و جسارت مي شود
كربلاي روضه ها دارد كه غارت مي شود
سامرا از يكطرف سوريه از سوي دگر
سهم شيعه در جان دارد اسارت مي شود

سـيــد عـــلي اصـغــرپــور

*********************

اي واي اگر پا به حرم بگذاري
يك تكه ز ديوار حرم برداري
شيعه به بين الحرمين حساس است
گفتم كه به گوش سگيت بسپاري

*********************

ذوالفقار حيدريم يكباره طوفان مي كنيم
پايگاه كفر را با خاك يكسان مي كنيم
خدشه اي وارد شود بر مرقد آل علي
كربلا را تا مدينه بيت الاحزان مي كنيم


*********************

خروش شيعه رعد آسماني است
نفس هايش همه آتش فشاني است
نگاه چپ كني بر قبر عباس (ع)
خودش آغاز يك جنگ جهاني است ...

********************* 
با نام تو عرش را به هم مي ريزيم
طرحي به زبان محتشم مي ريزيم
گرپاي حراميان به صحنت برسد
خون پاي ورودي حرم مي ريزيم


*********************

شيعه زير بيرق مهدي فقط سازش كند
يك دل و واحد سپاهي خوب آرايش كند
با عنايات ولي امرمان صاحب زمان(عج)
ضرب شستي را نثار لشكر داعش كند

 

*********************


سروده ي سردار نقدي خطاب به گروه هاي تكفيري :

‌بمب و ترور، جنايت و تزوير توام است
عامل نه شيعه است و نه سني و آدم است

خواهند اختلاف شيعه و سني درافكنند
كار سيا و روبهك پير با هم است

ارعاب مي‌كنند و خيالات خامشان
قطع زيارت حرم سبط خاتم است

صد لعن بر يزيد و به شمر و بر انگليس
يكصد هزار لعن گر بكني كم است

نشناختند امتي كه فدايي اين ره است
يا ليتنا معك به دعا دمادم است

در كربلا تو نيمه شعبان ببين
باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است


*********************

با حب علي ِ مرتضي مي آييم
با شور ذبيح بالقفا مي آييم
ولله اگر سيد علي اذن دهد
با كل قوا به كربلا مي آييم

*********************

 
باز از بام جهان بانگ اذان لبريز است
مثنوي بار دگر از هيجان لبريز است

دشمن از وادي قرآن و نماز آمده است
لشكر ابرهه از سوي حجاز آمده است

با شماييم شمايي كه فقط شيطاني است
(دين اسلام نه اسلام ابوسفياني است)

با شماييم كه در آتش خود دود شديد
فخر كرديد كه هم كاسهء نمرود شديد

گرد باد آتش صحراست بترسيد از آن
آه اين طايفه گيراست بترسيد از آن

هان! بترسيد كه دريا به خروش آمده است
خون اين طايفه اين بار به جوش آمده است

صبر اين طايفه وقتي كه به سر مي آيد
ديگر از خرد و كلان معجزه بر مي آيد

سنگ اين قوم كه سجيل شود مي فهميد
آسمان غرق ابابيل شود مي فهميد

پاسخت مي دهد اين طايفه با خون اينك
ذولفقاري زنيام آمده بيرون اينك

هان!بخوانيد كه خاقاني از اين خط گفته
شعر ايوان مدائن به نصيحت گفته

هان بترسيد كه اين لشكر بسم الله است
هان بترسيد كه طوفان طبس در راه است
 
يا محمد(ص)! تو بگو با غم و ماتم چه كنيم
روز خوش بي تو نديديم به عالم چه كنيم

پاسخ آينه ها بي تو دمادم سنگ است
يا محمد(ص)! دل اين قوم برايت تنگ است

بانگ هيهات حسيني است رسيداست از راه
(هر كه دارد هوس كرب و بلا بسم الله)